امام باقر(ع) فرمودند «تعجب دارم از کسی که از چهار چیز می‌ترسد و به چهار چیز پناه نمی‌برد: 
1. تعجب دارم از کسی که از دشمن می‌ترسد چرا پناه نمی‌برد به قول خدا که فرموده است (حسبنا الله و نعم الوکیل)
2. در شگفتم از کسی که غم و اندوه دارد، چرا پناه نمی‌برد به قول خدا که فرموده (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) زیرا خدا در ادامه آن فرموده است (فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین)
3. در شگفتم از کسی که گرفتار بد اندیش است چرا پناه نمی‌برد به قول خدا (و افوض امری الی الله و ان الله بصیر بالعباد) کار خود را به خدا واگذار کردم.
4. در شگفتم از کسی که خواستار دنیا و آرامش است چرا پناه نمی‌برد به قول خدا (ما شاء‌الله لا قوه الا بالله) هر چه خواست همان است، نیرویی نیست جز به یاری خدا.»


 

حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: حضرت شعیب(ع) آن قدر از حب خدا گریه کرد تا چشمان وی کور شد، خداوند چشمش را به وی برگرداند، باز هم آن قدر گریست تا کور شد و خدا باز چشمش را به وی بازگرداند، دفعه سوم همچنین، وقتی که دفعه چهارم کور شد خدا فرمود: ای شعیب تا کی می خواهی گریه کنی؟ اگر منظورت ترس از آتش جهنم است من به تو امان داده ام و اگر منظورت برای اشتیاق بهشت است آن را به تو مباح گردانیدم.

حضرت شعیب(ع) گفت: خدایا تو می دانی که من از ترس آتش جهنم و برای اشتیاق بهشت گریه نمی کنم، بلکه فقط برای محبت تو که در قلبم گره خورده گریه می کنم، وحی آمد چون چنین است به همین زودی کلیم خودم موسی را خدمتگزار تو قرار خواهم داد.(۱)

 

۱- بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۳۸۰



 

امام باقر علیه السلام خود بسیار برای رفع نیاز حاجتمندان تلاش می کردند. در شرح حال زندگی ایشان می بینیم که ایشان در گرمای طاقت فرسا برای کسب روزی تلاش می کردند و ما حصل زحمت خود را بین مردم نیازمند تقسیم می کردند.

آن حضرت علیه السلام می فرماید: «وَ أُوصِیكَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوكَ فَلَا تَخُنْ وَ إِنْ كُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَع» (تحف العقول، ص292(

ای جابر! تو را [در برخورد با مردم] به پنج چیز وصیت می كنم:

1.اگر بر تو ظلم و ستمی شد، تو ستم مكن؛

 2. اگر به تو خیانت كردند، تو خیانت نكن؛

3. اگر تكذیب شدی، غضب مكن؛

4.اگر مدح شدی، شاد مشو؛

5. اگر نكوهش شدی، بی تابی مكن.

امام باقر علیه السلام به ما می آموزند که در برخورد با مردم، رفتار ما لزوما نباید یک رفتار آینه وار باشد. نباید هر چه با ما کردند ما هم مقابله به مثل کنیم، بلکه ما باید اخلاقیات را مبنای رفتار خود قرار دهیم، هر چند سخت باشد. اما اگر تک تک ما به همین توصیه نورانی عمل کنیم، دیگر شاهد این همه زد و خورد، بی اخلاقی و بد اخلاقی های اجتماعی نخواهیم بود.

 

 



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد